سرویس سیاست مشرق-جبههٔ اصلاحات ایران در بیانیهای شگفتانگیز از مطالبات کارگران دفاع کرد. این جریان سیاسی که تا همین چند ماه قبل پرداختن به وضعیت معیشتی مردم را کسر شان خودش میدانست؛ حالا پس از شکست در انتخابات و بازنگری در دلایل آن روی مسئله حساس کارگران دست گذاشته و بازی با وضعیت کارگران را به مذاکره با آمریکاییها ارتباط داده است.
اصلاحطلبان در این بیانیه نوشتهاند: «جبههٔ اصلاحات ایران ضمن دفاع از حقوق و مطالباتِ بر حق کارگران، از مجموعهٔ نهادهای حکمرانی میخواهد به تجدیدنظر در سیاست خارجی و رفع سریع تحریمها برای مهار بحران اقتصادی و ممکنسازی پاسخگویی مطالبات کارگران اولویت دهد» [۱]
پرداختن به مسئله معیشت اقشار مختلف مردم به ویژه افراد آسیب پذیر، از سوی جریانهای سیاسی مختلف اقدامی قابل تحسین است؛ جا دارد گروههای سیاسی، نهادهای صنفی و مدنی برای احیای حقوق عمومی با یکدیگر گفتگو کرده و با حمایت قوه قانونگذار و نیز اجرا و نظارت صحیح از ۸ سال پروژه ویرانی سازی صنایع کشور توسط دولت روحانی آواربرداری کرده تا کرامت و شرافت مردم کشورمان دوباره احیا شود.
اما چرا نمیتوان به بیانیه جبهه اصلاحات درباره زحمت کشان و کارگران خوشبین بود؟ درحالیکه رسانههای دشمن با سناریوسازی و جعل خبر از اعتصابات سراسر در ایران خبر داده و جریان سایبری نفاق برای آن هشتگ سازی میکند؛ بهیکباره بخش افراطی اصلاحطلبان به صحنه آمده و در چند بند بیانیه از موضع بالا آدرس حل مشکلات کشور را مذاکره با آمریکاییها عنوان میکند.
اصلاحطلبان تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری رقیب را مورد تمسخر قرار داده و اقدامات جهادی در سرکشی به مناطق محروم در روستا به روستا رفتن و نیز نظارت بر کارخانهها و نشستن پای درد و دل مردم را اقدامی پوپولیستی میدانستند؛ یکی از گلایههای اقشار مختلف مردم از کارگر تا تولیدکننده و صادرکننده؛ از پایتختنشین تا کپرهای جنوب کشور همین روحیه اشراف گرایی و لیبرال مآبی و بیاعتنایی به مردم از سوی اصلاحطلبان بود.
خانه کارگر تشکیلات اصلاحطلب به جای آن که مدافع کارگران تعدیل شده در اجرای سیاست های نئولیبرالی و واردات محور دولت تدبیر باشد؛ میگفت که ما راهی را میرویم که روحانی بگوید! اعضای این حزب در مجلس دهم به جای آن که پیگیر امور کارگران باشند، با فراکسیون امید عکس یادگاری گرفته و برای تائید صلاحیت و افزایش سهم خود دست و پا می زد.
جبهه اصلاحات و رئیسجمهور منتخب آن در این ۸ سال چند بار به یک شهرک صنعتی سرزده و پای صحبتهای کارگران و کارفرماها نشستهاند و یا آنکه آقای روحانی آخرین بار چه زمانی با یک کارگر روبرو شده یا حتی در حد یک عکس یادگاری به خودشان زحمت دادهاند که حالا باروحیه طلب کار و عتاب و خطاب از حل مشکلات صنفی مردم گفته و با بازی روی لبه تیز اعتصابات به بایدن گرا میدهند.
سهم کارگران از دولت اصلاحطلب روحانی تنها گرفتن یک عکس یادگاری در میتینگ انتخاباتی است؛ پسازآن نه رئیسجمهور و نه اصلاحطلبان هیچگاه پاسخ ندادند که تولید مسکن باوجود انبوهی از مهندس و کارگر و نیز تولیدکننده داخلی و تقاضای انباشته برای آن؛ چه ربطی به تحریمها داشت و چرا از این ظرفیت کاملاً داخلی برای مهار نقدینگی؛ ایجاد اشتغال در تیراژ چندمیلیونی و رفع نیاز مردم و مهار تورم استفادهنشده و آن را مزخرف نامیدند.
کاتالیزگر بخشهای دیگر اقتصادی کشور چون بخش کشاورزی؛ صنایع های تک، خودرو؛ لوازم صنعتی و ... نیز با همین وضعیت مشابه روبرو هستند؛ تا جایی که تولید داخلی باید در انبارها خاک بخورد و مردم اقلام زندگی را باقیمتهای نجومی بخرند.
اگر به سخنان همین اصلاحطلبان رجوع کرد بهخوبی عمق فاجعه را درمییابیم؛ جایی که سعید لیلاز در گفتگو با بخش خبری یورو نیوز گفته بود که اگر جای رئیسجمهور اصلاحطلبان (حسن روحانی) چوب خشک میگذاشتیم؛ کشور بهتر اداره میشد!
اصلاحطلبان بهجای شرمندگی از تحمیل یک دولت فشل و بیانگیزه در بیانیه خود توقع دارند دولت آینده در کمتر از ۲۴ ساعت با تماس با آمریکاییها مشکلات کشور را حل کند. لحن این اطلاعیه پیغامی سخیف رئیسجمهور آمریکا است؛ اگر پوسته اولیه این بیانیه را بشکافیم با یک توصیه به بایدن روبرو میشویم که در آن نوشتهشده است که: فشار را بالا ببرید، هر چه اقتصاد ایران ضعیفتر و اعتصابات بیشتر شود؛ ایران زودتر تسلیم خواهد شد.
باید از این افراد پرسید که اگر ارتباط با کانال واشنگتن دوای حل مشکلات کشور بود، چرا در هشت سال گذشته حتی نتوانستید شرکت دست چندم توتال را راضی به همکاری با ایران کنید؟ تا جایی که اگر اقدامات جهادی در ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس نبود باید بنزین را با بهایی تا صد برابر قیمت واقعی از چند کشور قاچاق میکردیم.
طنز ماجرا آن است که وزیر خارجه مورد وثوق اصلاحطلبان در آخرین گزارش برجامی خود به این نکته اعتراف کرده بود که روزهای سختی را در سراب همکاری با شرکتهای غربی از دست دادیم؛ اما اصلاحطلبان با فاکتور گرفتن از ۸ سال مراجعه به خانه کدخدا بار دیگر همان راهحل بینتیجه قبلی را به دولت منتخب پیشنهاد میدهند.
در حالی لیبرالهای داخلی آمریکا را کعبه آمال حل مشکلات کشور میدانند که توماس فریدمن تحلیلگر دموکراتها به روزنامه ملیت ترکیه گفته است:
ما دیگر بهاندازه یکبند انگشت؛ توان مداخله در خاورمیانه را نداریم؛ آمریکا وارد دورهای شده است که باید کمی به مشکلات داخلی خودش بپردازد، اکنون بیت لحم پنسیلوانیا، برای مه مهمتر از بیت لحم خاورمیانه است.
به نظر میرسد استفاده از عنوان کارگران در بیانیه اصلاحطلبان تنها بهانهای برای پرداختن به موضوعی دیگر است. اصلاحطلبان افراطی تمایل دارند دولت منتخب روی همان ریلگذاری برجامی توسط روحانی حرکت کرده و وارد تونل وحشت آمریکاییها شود. بر این اساس برجام را بهعنوان چالش دولت انقلابی بزرگنمایی کرده، احیای آن و ضرورت لغو تحریمها و نیز همسویی فرا آتلانتیک با دولت بایدن را و نیز تنشزدایی را پیش پای دولت مینگذاری کنند.
اما اصلاحطلبان از کارگران چه میخواهند:
نزدیکترین همسویی لیبرالها با کارگران در حمایت از چند اقدام ضد امنیتی از سوی برخی عناصر نفوذی در میان کارگران بوده است. یکی از کانالهای رسانهای اصلاحطلب در ماجرای هفتتپه با آتش بیار معرکه شده و سعی میکرد حداکثر بهرهبرداری سیاسی را از ماجرا انجام دهد، بعدها مشخص شد که مالک این مجموعه با لیدر اصلاحات رابطهای نزدیک دارد. [۲]
مدتی بعدازآن غائله علوی تبار در یادداشتی پرده از همگرایی خاص میان اصلاحطلبان رادیکال با شبکه متصل به خارج از کشور و نفوذی در میان کارگران برداشته و با عنوان «بنبست شکنی» مینویسد: اصلاحطلبان با تصمیمی بنبست شکن با مدیریت منسجم و برنامههای عملی، مردم را بسیج کرده و با تکیهبر تعداد و تشکیلات، توازن قوای موجود را به نفع مردمسالاری خواهان تغییر دهند. جنبشی مسالمتجویانه و فراگیر و درعینحال واقعبینانه ایجاد شود و جهان با چهره دیگری از ایران مواجه گردد. [۳]
حمایت اصلاحطلبان از کارگران با تم باز کردن درها بهسوی بایدن وضعیت قابلبحثی است: بانیان وضع موجود در قامت منتقد قرارگرفته و خواهان ادامه وضعیت موجود هستند. مذاکرات وین با حمایت تمام و کمال اصلاحطلبان از آن و وعدههای پوچی چون باز کردن جاده تحریمها توسط بایدن حالا با چندین گره کور روبرو شده و دولت آمریکا هیچ تمایلی ندارد دستاوردهای دولت جنایتکار ترامپ را بهسادگی در سینی بگذارد.
غربیها در وین در اقدامی غیرحرفهای نمیخواهند لغو فرمان ۱۳۹۴۹ را اجرایی کنند وبر اساس گزارش وزارت خارجه[۴] همچنان ۵۱۷ مدل تحریم دیگر ازجمله در بحث صنایع موشکی، سایبری و حقوق بشری باقیمانده و بایدن بههیچعنوان حاضر به لغو آنها نیست، مگر آنکه ایران ۱۱ شرط ضمنی پمپئو در تسلیمنامه را پذیرفته و آن را اجرایی کند.
در چنین وضعیتی از نتایج وین، اصلاحطلبان همچنان اصرار دارندایران پای میز مذاکره در برابر واشنگتن سر خم کند. البته اگر چنین نشد راهحلهایی نیز به رئیسجمهور آمریکا ارائهشده است؛ ازجمله آنکه ضرایب فشار با ایران بالا برود، اخیراً ربیعی عضو خانه کارگر و مهره امنیتی دولت گفته است که حکایت آبان ۹۸ همچنان باقی است! مسیری که ترامپ به آن دست نیافت؛ حالا برای عبور بایدن هموار میشود؛ این خط ویژه برای رئیسجمهور آمریکا در روزهای آخر دولت تدبیر در حال ساختوساز است.